خورشید یکی از مهم‌ترین عنصر در زیبایی طبیعت به حساب می‌آید، زیرا بدون خورشید دیگر هیچ زیبایی در جهان خلقت وجود نخواهد داشت. پرتوهای نورانی خورشید در لحظۀ طلوع، آن چنان زیبا و دل‌انگیز است که زیباترین مناظر و لحظات قشنگ طبیعت را رقم می‌زند.

طلوع آفتاب مانند تولد دوباره‌ی انسانی است که با تحولش، اکنون به زندگی‌اش عشق می‌ورزد و نور امیدش، حیاتش را دلچسب و دلپذیر می‌کند. در غروب نیز خورشید، با زیباترین لباسش، در گوشۀ آسمان خودنمایی می‌کند و با پرتو نارنجی رنگش، آخرین زیبایی‌اش را به طبیعت هدیه می‌دهد.

خورشید هدیۀ دیگری نیز دارد؛ گرما. گرمای خورشید به گیاهان جانی تازه می‌بخشد و موجودات را غرق در خوشحالی می‌کند. گرمای دلپذیر پرتوهای خورشید، به منظرۀ طبیعت جان و روح می‌دهد. او همان همان قدر که طبیعت را دوست دارد و روز را روزش می‌کند، به خلوت و تنهایی‌اش در شب نیز احترام می‌گذارد.

خورشید آنقدر مهربان است که حتی شب، در نبودش، تکه‌ای وجودش را به ماه داده تا در دل شب، روشنایی ماه تابان همدمی شود برای کوه‌ها و درختان و دریاها. 

مهم این است که تمام موجودات به خورشید عشق می‌ورزند، چرا که خورشید روزشان را روشن می‌کند، به لحظات زنگی‌شان شور و شوق می‌بخشد، به روحشان امید می‌دهد و مونسی می‌شود برای دل‌های مشتاقشان. و اما مهمتر از همه باید به این جمله اشاره کرد:« راه حق با کاروان رفتن خوش است.»

تمام زیبایی‌های طبیعت حاکی از نظم و انسجام بین جلوه‌های طبیت است. خورشید و هزاران زیبایی دیگر دست در دست هم نهاده‌اند و این مناظر و شگفتی‌ها را به وجود آورده‌اند. در حقیقت، راز زیبایی طبیعت، در با هم بودن نهفته است.